مقتدایی در سال ۱۳۷۷ در دولت سید محمد خاتمی برای مدت سه سال استاندار خوزستان بود، بعد از آن به سمت استاندار هرمزگان منصوب شد و تا سال ۱۳۸۳ برای سه سال نیز در این جایگاه فعالیت کرد. وی در دولت نهم، هیچ فعالیت سیاسی نداشت و بار دیگر به صنعت نفت بازگشت و به عنوان مشاور مدیرعامل و عضو هیئت مدیره شرکت ملی حفاری ایران به فعالیت خود ادامه داد.
مقتدایی در سال ۱۳۷۷ در دولت سید محمد خاتمی برای مدت سه سال استاندار خوزستان بود، بعد از آن به سمت استاندار هرمزگان منصوب شد و تا سال ۱۳۸۳ برای سه سال نیز در این جایگاه فعالیت کرد. وی در دولت نهم، هیچ فعالیت سیاسی نداشت و بار دیگر به صنعت نفت بازگشت و به عنوان مشاور مدیرعامل و عضو هیئت مدیره شرکت ملی حفاری ایران به فعالیت خود ادامه داد.
به هر روی آن زمان که مقتدایی به دولت گفت که " من به کلاس اول بر نمی گردم" همه توجهات را به خود جلب کرد و این سوال پیش آمد که آیا به اصرارهای دولت روحانی پاسخ مثبت می دهد؟
چهارشنبه 17 مهر 1392 بود که با تصمیم هیئت دولت، عبدالحسن مقتدایی از نیروهای بومی خوزستان سکان هدایت استانداری این استان را به دست گرفت.
مقتدایی مرد روزهای سخت با کت آمد و گرمای خوزستان را با نبوشیدن کت به همه می گفت تا کی می خواهید از واقعیت ها فرار کنید؟ واقعیت این است که الان هوا گرم است و باید بی کت آمد و بعد هم برایش حاشیه ساختند که آن مرد بی کت آمد...
بالاخره با ورژن جدید به استانداری استانی قدم گذاشت که منجلاب ها و گرفتاری ها، گلویش را می فشرد، استانی که نیاز به یک قدرتِ تمام قد داشت تا بتواند خوزستان را با سنگینیِ بارش از قعر گرفتاری ها و بی مسئولیتی ها بیرون بکشد، استانی که یکی از سلطه گرانش گرد و غبار بود و یکی دیگرش بی تفاوتی هایی که حوصله همه را سربرده بود، استانی که ساکنان مسئولش در مقابل مرکز نشینان، سکوت را ترجیح دادند و کسی یادش نبود بپرسد؛ خوزستان خَرَت به چند؟! مردم و رسانه ها هم در خواب خرگوشی روزگار می گذراندند و قدرتمداران هم حکم می کردند که این سرباز باید در کدام جبهه، سربازی اش را بگذراند، این بی بی هم که نمی تواند مدیر باشد، برود در پستوی آشپزخانه و غذایش را بپزد! اما مقتدایی حکم کرد که 8 زن به عنوان بخشدار معرفی شوند.
آن زمان نه اصلاح طلب نگرانی داشت و نه اصولگرا؛ تفکر احزاب غیر از جبهه پایداری هر کدام در مخیله مردم و سیاسیون خاک می خورد اما گذشت و باز هم مقتدایی به داد همه رسید و به "یکی از معاونانش" گفت همه احزاب را فعال کند. مقابل بی تدبیری ها ایستاد. با مصوبه پلاک اروندی ها به مرکز نشینانی که هیچ درکی از خوزستان نداشتند؛ یاد داد که حق خوزستان و خوزستانی گرفتنی است به حدی که برای مقابله با مقتدایی، هیچ اهرمی نداشتند جز ضعیف کردن صنعت استان اما مقتدایی از درون این خود تحریمیِ دولت، بخش نامه خریدِ داخل را صادر کرد و به جای جای خوزستان چرخید و چرخ صنعت را چرخاند...
همه یادشان هست آن زمان که دولت یازدهم، کار را شروع کرد، دولتی را تحویل گرفت که با انبوهی از مشکلات مواجه بود و بحرانهای به جای مانده از دولت احمدی نژاد اما متاسفم که بگویم آن بحران ها شرف دارد به خیانت ها، شرف دارد به نمک خوردن و نمکدان شکستن ها، شرف دارد به زیرآبی رفتن ها، شرف دارد به دیدن رفتارهای ناجوانمردانه ای که از اصلاح طلبی می بینیم!
من یک اصلاح طلبم اما شرمسارم که بگویم اصلاح طلبان یادشان رفته که مقتدایی در خوزستان برایشان چه ها کرد! زبان باز کنم، شرمساری ام بیشتر می شود...
مقتدایی همان بود که وقتی اصلاح طلبان در تاریکی فضا، گوشه نشسته بودند با ایجاد فضا و برگزاری جلساتی میدان را به دست اصلاح طلبان داد، اصلاح طلبی اش از جنس عمل بود نه حرف ...
با وجود هجمه های مردمی ناشی از هجمه های گرد و غبار در مقابل دولت ایستاد و خواست که اعتبارهای محیط زیست را بدهند، خواست که پاسخ مردم را بدون شعار و قول و وعده بدهند، خواست که برای خوزستان کاری از پیش ببرند نه این که فقط بیایند و به تماشای گرد و خاک بنشینند...مقتدایی همان بود که مقابل انتقال آب کارون ایستاد و از خواسته به حق مردم خوزستان دفاع کرد، مقتدایی از خوزستان پاسداری کرد و گرد و خاک سیاست خورد و با تمام رفتارهای به جا و نابه جا مدارا کرد و همیشه با لبخند مهربانانه اش مردم و معترضان را به صبوری دعوت می کرد.
مقتدایی همان بود که فرهنگ اقتصاد بدون نفت را در استان نهادینه کرد و خوزستانی پیشرفته با مردمی مرفه و بی نیاز به نفت را در سر می پروراند اما...
اما این اواخر که طبق اختیاراتش دست به انتصابات و جابه جایی هایی زد، متاسفانه به مذاق خیلی ها خوش نیامد به خصوص منتخبان هنوز از راه نرسیده ی منتصب به لیست امید که زیر پرچم اصلاح طلبی قد علم کرده بودند و وظیفه شان قانونگذاری است دست به دست هم دادند و با مهمانی رفتن به پیشگاه وزیر کشور اصولگرا، نگاه سلیقه ای خود را به گونه ای بیان کردند که بوی تهدیدش تا خوزستان بلند شد و بعد هم نگاه دولت را به سمتی چرخاندند که شایعات را به جان مقتدایی که در اوج سختی ها و هجمه ها دست از کار نمی کشید، انداختند، همان مقتدایی که در عمل اصلاح طلب بود نه در حرف! و این است که باید بگوییم شرمساریم مقتدایی!
بدان که همیشه: کهنه صـــــــرّافان دنیا از تصرّف می خورند/ از عدالت می نویسند، از تخلّف می خورند
یک خبرنگار اصلاح طلب