به گزارش خبرنگار فعالیتهای قرآنی، خداوند در قرآن کریم کتاب هدایتگر بشر، به صفات برجسته اولیای الهی و راهی که ائمه اطهار(ع) به دستور خدا و پیامبر اعظم(ص) مردم را دعوت میکردند، اشاره کرده است.
به طوری که قرآن کریم، انبیای الهی را هدایتگر مردم به امر الهی در پرتوی صبر، یقین و عبادت معرفی میکند و میفرماید: «وَ جَعَلْناهُمْ أَئِمَّةً یهْدُونَ بِأَمْرِنا وَ أَوْحَینا إِلَیهِمْ فِعْلَ الْخَیراتِ وَ إِقامَ الصَّلاةِ وَ ایتاءَ الزَّکاةِ وَ کانُوا لَنا عابِدینَ؛ و آنان را پیشوایانى قرار دادیم که به فرمان ما هدایت میکردند و به ایشان انجام دادن کارهاى نیک و برپاداشتن نماز و دادن زکات را وحى کردیم و آنان پرستنده ما بودند». (أنبیاء/73)؛ همچنین در آیهای دیگر داریم: «وَ جَعَلْنا مِنْهُمْ أَئِمَّةً یهْدُونَ بِأَمْرِنا لَمّا صَبَرُوا وَ کانُوا بِایاتِنا یوقِنُونَ؛ و چون شکیبایى کردند و به آیات ما یقین داشتند برخى از آنان را پیشوایانى قرار دادیم که به فرمان ما [مردم را] هدایت میکردند». (سجده/24)
امام حسین(ع) مظهر این وصف برجسته انبیای الهی است. از این رو، پیامبر(ص) او را مصباح و چراغ فروزان هدایت معرفی کرده است: «إنّ الحسین مِصباحُ الهدی و سَفینَةُ النّجاةِ؛ حسین چراغ هدایت و کشتى نجات است».
امام حسین(ع) برای زنده نگه داشتن راه حق و اسلام قیام کرد و از همه هستی خود در این راه گذشت. تمامی فعالیتها و اقدامات ایشان بر اساس قرآن و دستورات دینی بود تا جایی که سیدالشهدا(ع) هدف از قیام خود احیای امر به معروف و نهی از منکر عنوان فرمودند که این امر نیز یکی از دستورات قرآن کریم است به طوری که خداوند میفرماید: «کُنْتُمْ خَیرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ تَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ؛ شما بهترین امّت هستید، در صورتی که امر به معروف و نهی از منکر کنید».(آلعمران/110)
حضرت امام حسین(ع) و یاران باوفایش در قیام کربلا جویای عزت بودند و از ذلت و خفت مسلمانان دوری میجستند که این هدف از قیام امام حسین(ع) نیز در قرآن کریم به شیوهای بیان شده است به طوری که در قرآن داریم: «مَنْ کانَ یریدُ الْعِزَّةَ فَلِلّهِ الْعِزَّةُ جَمیعًا إِلَیهِ یصْعَدُ الْکَلِمُ الطَّیبُ وَ الْعَمَلُ الصّالِحُ یرْفَعُهُ؛ هر کس خواهان عزت است، عزت در پرتو ایمان و عمل صالح پدید میآید». (فاطر/10)
خداوند در قرآن میفرماید: «لَنْ تَنالُوا الْبِرَّ حَتّی تُنْفِقُوا مِمّا تُحِبُّونَ؛ به مقام نیکان نایل نمیشوید، مگر با انفاق برخی چیزهایی که دوست دارید». (آل عمران/92)؛ امام حسین(ع) در روز عاشورا تمام آنچه را که در اختیار داشت و همه آنها محبوب او بود، در راه خدا انفاق کرد به طوری که نه تنها از مال خود بلکه از جان خود و عزیزانش هم گذشت تا حق بودن قیام خود را به اثات برساند.
امام صادق(ع) فرمودند: سوره مبارکه «فجر» را در نمازهای واجب و مستحب بخوانید؛ زیرا این سوره در شأن امام حسین(ع) است. شخصی علت آن را جویا شد، حضرت در پاسخ فرمودند: به دلیل آنکه امام حسین(ع) صاحب نفس مطمئنه بود که خداوند از او راضی و او از خداوند راضی بود.
خداوند در سوره مبارکه «فجر» میفرمایند: «یا ایتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ؛ ارْجِعی إِلی رَبِّکِ راضِیةً مَرْضِیةً؛ فَادْخُلی فی عِبادی؛ وَ ادْخُلی جَنَّتی؛ ای جان آرام یافته، به سوی پروردگارخویش بازگرد، در حالی که تو از او خشنود و او از تو خشنود است. پس در میان بندگان من درآی و در بهشت من داخل شو». (فجر/ 27 تا 30)
در تفسیر نمونه داریم که در بعضى از تفاسیر آمده است: این آیات در مورد حمزه سید الشهداء(ع) نازل شده، ولى با توجه به اینکه این سوره مکى است، این در حقیقت نوعى تطبیق است نه شأن نزول، همان گونه که درباره امام حسین(ع) نیز در آغاز سوره خواندیم.
جالب این که: در روایتى که «کافى» از امام صادق(ع) نقل کرده، مىخوانیم: «یکى از یارانش پرسید: آیا ممکن است مؤمن از قبض روحش ناراضى باشد؟ فرمود: نه به خدا سوگند، هنگامى که فرشته مرگ براى قبض روحش مىآید، اظهار ناراحتى مىکند، فرشته مرگ مىگوید: اى ولى خدا ناراحت نباش! سوگند به آن کس که محمد(ص) را مبعوث کرده، من بر تو از پدر مهربانترم، درست چشمهایت را بگشا و ببین، او نگاه مىکند، رسول خدا(ص)، امیر مؤمنان(ع)، فاطمه(س) و حسن(ع) و حسین(ع) و امامان از ذریه او را مىبیند، فرشته به او مىگوید: نگاه کن این رسول خدا و امیر مؤمنان و فاطمه و حسن و حسین و امامان(ع) دوستان تواند.
او چشمانش را باز مىکند و نگاه مىکند، ناگهان گویندهاى از سوى پروردگار بزرگ ندا مىدهد: یا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ: «اى کسى که به محمّد و خاندانش اطمینان داشتى»! به سوى پروردگارت بازگرد، در حالى که تو، به ولایت آنها راضى هستى، و او با ثوابش از تو خشنود است، داخل در میان بندگانم یعنى محمّد و اهل بیتش(علیهم السلام) شو، در بهشتم وارد شو، در این هنگام چیزى براى انسان محبوب تر از آن نیست که هر چه زودتر روحش از تن جدا شود و به این منادى بپیوندد».